دلی کز درد عشق آگاه شد راحت چه میداند

دلی کز درد عشق آگاه شد، راحت چه می‌داند؟

نمی‌گنجند در یک چشم با هم خواب و بیداری

#واعظ_قزوینی

دیدگاه ها (۱)

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشیچراغ خلوت این عاشق کهن ب...

مثلِ چای با عطرِ هل،وسطِ سرمای زمستان،مثلِ آرامشِ آغوشش،در ا...

از خیالَت در دل شبها اگر غافل شومتا قیامت سنگسار از خواب غفل...

هست تصویر از تو ،من تصویرگرنکتـــه هـــا دارم زِ مـــو باریک...

می گویند در خواب هایم هذیان می‌گویم.اما هیچکس نمی داند با تو...

زن ها قویترینند هنگام شکستن صدایشان در نمی آید درد که دارند ...

دلم شکسته است و درد و اندوه هم را هیچ کس نمی داند این لحظات ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط