امشب به عشق روی تو پیمانه می زنم
امشب به عشق روی تو پیمانه می زنم
واندرخیال موی تورا شانه می زنم
مضراب من به ساز فراق تو آشناست
سنتور را اگر چه غریبانه می زنم
چون شمع برفروزم و آتش به جان کشم
داغ تو را چو بر دل دیوانه می زنم
در کوچه های شهر خروشی به پا کنم
زین بانگ الامان که در این خانه می زنم
جانم به لب رسید ز بس که به یاد تو
با خاطرات خویش چک و چانه می زنم
باید رها کنم غزل و کنج خانه را
آری سری به گوشه میخانه می زنم
واندرخیال موی تورا شانه می زنم
مضراب من به ساز فراق تو آشناست
سنتور را اگر چه غریبانه می زنم
چون شمع برفروزم و آتش به جان کشم
داغ تو را چو بر دل دیوانه می زنم
در کوچه های شهر خروشی به پا کنم
زین بانگ الامان که در این خانه می زنم
جانم به لب رسید ز بس که به یاد تو
با خاطرات خویش چک و چانه می زنم
باید رها کنم غزل و کنج خانه را
آری سری به گوشه میخانه می زنم
۵.۲k
۲۵ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.