عجب بوسه ای از لب یار گرفتم.
عجب بوسه ای از لب یار گرفتم.
گویا لب از جام شراب نار گرفتم.
مگر سرکه انداخته ای لبت را.
از بوسه ی آن گوئیا نار گرفتم.
نکند معجون خشخاش داری.
با هر بوسه سرگیجه ی دوار گرفتم.
چنان در وهم و خیالم بردی.
گوئیا بوسه در غبار گرفتم.
چون بوسیدن شهد لبت چونست.
نگیرم سخت بوسه هموار گرفتم.
چنانم هوایی در بوسیدن لبهای تو.
گو که بوسه بر قمر دوار گرفتم.
ز شوق چشیدن شراب لبت.
ندانم چند بوسه برون از شمار گرفتم.
مدهوش گردیده ام از شهد لبت.
زین سبب چون مولوی سماء دوار گرفتم. 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💋 💋 💋 💋 💋 💋
گویا لب از جام شراب نار گرفتم.
مگر سرکه انداخته ای لبت را.
از بوسه ی آن گوئیا نار گرفتم.
نکند معجون خشخاش داری.
با هر بوسه سرگیجه ی دوار گرفتم.
چنان در وهم و خیالم بردی.
گوئیا بوسه در غبار گرفتم.
چون بوسیدن شهد لبت چونست.
نگیرم سخت بوسه هموار گرفتم.
چنانم هوایی در بوسیدن لبهای تو.
گو که بوسه بر قمر دوار گرفتم.
ز شوق چشیدن شراب لبت.
ندانم چند بوسه برون از شمار گرفتم.
مدهوش گردیده ام از شهد لبت.
زین سبب چون مولوی سماء دوار گرفتم. 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💋 💋 💋 💋 💋 💋
۲.۵k
۰۳ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.