به امیدی که شبی

به امیدی که شبی
سر زده مهمان من آیی

چشم در راه و سخن بر لب و
جان بر کف دست ست..
دیدگاه ها (۱)

یه چیزایی تو زندگی دیگه مثل قبل نمیشه، مث اولین باری که دلت...

نـه ڪس مے دانـد ایـن دردےڪه دارمنـه پنهـان مےشـود انـدوه یـا...

دیده از اشک و لب از آه و دل از داغ پرستعشق در هر گذری رنگ دگ...

من درین بستر بی خوابی راز ،نقش رویایی رخسار تو می جویم باز ....

لطفا مال خودمو هم بخونید و توی کامنتا راجبش نظر بدید

🍃چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیازشوقت اگر هزار زبان میدهد به ...

🌺🌱اعجازش نان است، مادر بزرگعطر بی مانند نان، پیچیده در جان ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط