ازدواج از روی اجبار۲ p12

💥*«ازدواج از روی اجبار۲ »*💥

عشق مخفی شده در مکان مخفی شده🪔
راهبه چنین می‌گفت که:
من چنین آینده خاندان شما را میبینم که شما جوری زمین می‌خورید که توانایی بلند شدن را از دست خواهید داد اگر مایلید داستان من را بشنوید من در خدمت شما هستم
پادشاه بیرون آمد و راهب را به داخل برد و ملکه را احضار کرد و آن دو به حرف های راهب گوش میدادن
من راهب سیاه هستم
توانسته ام آینده خاندان شما را پیشبینی کنم و حالا که مایلید به شنیدنش به شما خواهم گفت
خوب
فرمانروایی شما سالیان سال ادامه خواهد داشت تا اینکه کلا در کل جهان حکومت پادشاهی زمین گیر شود و ریاست جمهوری بر پا گردد اما خاندان شما بزرگترین خاندان خواهند ماند مانند همین الان با خاندان سو دوست و با خاندان تیم دشمن خواهند ماند این پیمان که وسلطی نباید بین خاندان تیم و جئون یا سو شکل گیر بر جا خواهد بود تا اینکه فردی به اسم جئون کیونگ شیک(پدر کوک و جیمین)که همسرش یعنی سو چو یون (مادر کوک و جیمین)است که یکی از قدرتمند ترین ها در کره هستند صاحب دو فرزند می‌شنوند فرزند بزرگتر اقتداری دارد که کینوگ شیک توانایی رویا رویی با او را ندارد و از کنترل خارج است اما فرزند کوچک در چنگال او خواهد قرار گرفت اما دستانش را بدتر از هر جاقو ای خواهد برید و شاهرگش را از بیخ زد
نام دو فرزند چنین می‌باشد جیمین و جونگ کوک که پدرشان برای صلح با خاندان تیم آنها را به ازدواج با دختران خاندان تیم در می آورد و پیمان را میشکند اما فریبی پشت این وسلط است اما آشکار و خواهد شد و خاندان جئون شکست خواهند خورد و سو ها هم به چخ میروند
پادشاه از چنین حرفانی خشمگین شد و راهب را درجا بکشت ملکه هم به چنین حرفانی باور نداشت از راهب ها بیزار بود
پایان
سول
چقدر عجیب خدایی خیلی عجیب بودا
ا.ت
وایسا وایسا وایسا ببینم یه چیزی یادم اومد من یه بار دوس دختر کوک و دیدم تو کوچه که داشت با چند تا پسر راه میرفتم یکی هم پشت سرش بود اون کانگ بود
ببینم کانگ پیش اون چه‌ غلطی میکردی ها؟
کانگ
چی من آها اون دختره من داشتم راه میرفتم اون بود جلوم بعد دیدم خیلی فس فس می‌کنه زدم تو پتکش در رفتم
سول
کانگگگ چه گوهی خوردی باز دروغ نگو
کانگگگگگگ
دای سونگگگگگگ
کانگ
من بیگناهم بی گناههههههههه هیچ کاری نکردم نکردمممممم
هیول
هیی وایییییییی بسه دیگه الان باید چیکار کنیم دنبال راز این خونه بگردین زووووود
جیمین
اووو پیدا کردم پیدا کردم
در رابطه با گذشته امپراتوری جئون ها بعد از شروع ریاست جمهوری آخرین پادشاه قصری ساخت که سال به سال بروز تر میشد در اصل دو قصر ساخت که قصر دوم بسیار مخوف بود و زیر قصر مکانی بسیااااار بزرگ ساخته شد برای آن پیشگویی که راهب دستور این کار را گفته بود راه رفتن به آن زیر زمین این است که در سمت شرقی قصر جایی در بلند ترین نقطه دید خورشید سنگی بنا شده که نگاره روباه و سانجاب و گربه ای روی آن است ضربه ای باید زد تا گربه انداخته شود دقت کنید که حتما گربه باید بر زمین پای گزارد
کیمو
زود باشید بریم تو اتاق کوک
چویول
بریم بریم فکر کنم بدونم کجاست
ا.ت
بریم زووووود
با همه برگشتیم توی اتاق کوک و اون علامت و پیدا کردیم زدیم روی گربه و افتاد پایین یه راه مشخص شد رفتیم توش به طرف اون زیر قصر نمیدونم چی شی رفتیم وقتی واردش شدیم
ا.ت
ای واااااااااااو
هیول
یااااااااااا خود خودااااا
سول
ابوالفضل
جیمین
بسه دیگه بریم دنبال کوک بگردیم
کیمو
بریم بریم
کانگ
هوووووم باید اول تقسیم شیم اینجا خیلی بزرگه نمیتونیم همین جوری پیداش کنیم
سول
درسته خوب چند نفریم ما
کانگ
من ،تو،ما
جیمین
مزه نریز دیگه نمکدون
کانگ
چچچچچچسب
هیول
اوووووف
من،ا.ت،سول،کانگ،کیمو،چویول،جیمین
هفت نفریم
جیمین
خیلی خوب از هم جدا شید
ا.ت تو برو اتاق خوابا و بالکن ها رو بگرد
هیول تو کتابخونه و بخش های مطالعه
سول تو آشپزخونه و سالن غذاخوری
کیمو تو زیر زمین و حیاط
کانگ اتاق های شکنجه و زندان
چویول دستشویی ها و حموم و رختکن ها
منم میرم اتاق های تمرین و سالن استراحت
راستی ا.ت اگه کارت تموم شد به حیاط پشتی هم یه سر بزن اگه پیدا نشد البته
ادامه دارد
دیدگاه ها (۱)

ازدواج از روی اجبار۲ ادامه پارت۱۲

ازدواج از روی اجبار۲ p13

ازدواج از روی اجبار۲ p11

ازدواج از روی اجبار۲ ادامه پارت10

ازدواج از روی اجبار۲ p15

ازدواج از روی اجبار۲ p14

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط