کاش میشد، یه روز آفتابی به دور از چشم هر کسی دستت
کاش میشد، یه روز آفتابی به دور از چشم هر کسی دستت
رو بگیرم و ببرمت به شانزلیزه... اونجا بستنی میخوردیم، تو
برای من با لهجه ی ناشی و جدیدت آهنگ شانزلیزه رو
میخوندی... کاله فرانسوی من و به سرت میذاشتی و من محو
چهره ات میشدم، محو اون خط های کنار لبت وقتی
میخندیدی... محو خط شدن چشمهات... محو همه چیت... تو
من و دیوونه ی بی پروا صدا میزدی اما بین عاشقای اسطوره
ای اگه من رومئو بودم، تو ژولیت میشدی؟ آره جیمینا کاش
میشد هیچ جمله ای با کاش شروع نشه"
-پرنسسکیمملکهامیدی
رو بگیرم و ببرمت به شانزلیزه... اونجا بستنی میخوردیم، تو
برای من با لهجه ی ناشی و جدیدت آهنگ شانزلیزه رو
میخوندی... کاله فرانسوی من و به سرت میذاشتی و من محو
چهره ات میشدم، محو اون خط های کنار لبت وقتی
میخندیدی... محو خط شدن چشمهات... محو همه چیت... تو
من و دیوونه ی بی پروا صدا میزدی اما بین عاشقای اسطوره
ای اگه من رومئو بودم، تو ژولیت میشدی؟ آره جیمینا کاش
میشد هیچ جمله ای با کاش شروع نشه"
-پرنسسکیمملکهامیدی
۱۱.۹k
۰۸ شهریور ۱۴۰۱