وقتی اعضای اکسو مست میکنن...
وقتی اعضای اکسو مست میکنن...
شیومین...
داره برا خودش خوراکیاشو تقسیم میکنه ک یدفه چشش به تو میوفته و با یه خنده ملیح داره میاد سمتت..
تو میگی چیشده چرا ترسناک وار داری میای:/
شیو همونطوری ک داره میاد میگ میدونستی خیلی خوشمزه ای؟
تو:یاااا تو مستی توهم زدی نیا طرفم..
نمیذاره درس حرف بزنی و میاد گازت میگیره و تو هم دادت میره هوا•_•
تااو...
بهت نگا میکنه و میگ
تااو:بیا فرار کنیم میدونم تو هم از دست مامانم اذیت شدی:/
تو میگی:چی؟°_°
تااو:نیا اصن خودم فرار میکنم://
(فک کنم علت مست کردنشم مامانش باشه)
دی او...
تو آشپز خونه با اینحالی ک مسته میخواد غذا درس کنه ک تو میری پیشش و بش میگی:بیا برو بخواب تو الان حالت ناخوشه-_-
دی او با یه نگاه وحشتناک میگ من میخوام غذا درس کنم تو گشنته:/
توهم تا میخوای بگی گشنم نی یدفه از بالای کابینت کیسه آرد میریزه رو تو و دی او..
تو ک دیگ داری نابود میشی میری ببینی دی او حالش چطوره ک تا دی او تو رو میبینه از خنده غش میکنه-_-
سوهو...
چون باهاش قهر کردی مسته ک یدفه میگ میخوام برا عروسی خواهرت برات یه لباس بگیرم از خواهرت بیشتر بدرخشی^_^
تو محلش نمیذاری و میگی امشب میخوام تنها باشم ولم کن:/
اون ک دیگ داره عصبانی میشه مچ دستتو محکم میگیره و در حد مرگ فشار میده و میگ..امشب اگ این بلارو سر من بیاری منو مرده فرض کن^_^
سهون...
داره همینجور برا خودش تو خونه راه میره و پیاده روی میکنه ک یدفه ای پاش محکم میخوره به لبه میز و یه آخ ریز میگ:/
بعد با نگاه پوکر فیسش نگاه میکنه بهت و میگ
یاااا مگ نمیبینی اینجا میزه چرا مواظب پات نیستی دردش گرف:///
چن...
داره با صداش یه آواز خش دار میخونه ک تو باز بهش میگی بس کنه اونم یه چش غره میره بهت و بعد چن دقیقه فکر کردن میگ
بیا طلاق بگیریم!!!
تو بهش میگی چی میگی تو الان مستی:/
اون میگ تو با صدای من کنار نمیای؟؟منم خیلی جدی ام بیا طلاق بگیریم(با داد)
توهم تا فرداش به پاش میوفتی و میگی گه خوردم:/
*-*-*-*
نظر یادتون نره هاااا:/
منتظرم...♡
شیومین...
داره برا خودش خوراکیاشو تقسیم میکنه ک یدفه چشش به تو میوفته و با یه خنده ملیح داره میاد سمتت..
تو میگی چیشده چرا ترسناک وار داری میای:/
شیو همونطوری ک داره میاد میگ میدونستی خیلی خوشمزه ای؟
تو:یاااا تو مستی توهم زدی نیا طرفم..
نمیذاره درس حرف بزنی و میاد گازت میگیره و تو هم دادت میره هوا•_•
تااو...
بهت نگا میکنه و میگ
تااو:بیا فرار کنیم میدونم تو هم از دست مامانم اذیت شدی:/
تو میگی:چی؟°_°
تااو:نیا اصن خودم فرار میکنم://
(فک کنم علت مست کردنشم مامانش باشه)
دی او...
تو آشپز خونه با اینحالی ک مسته میخواد غذا درس کنه ک تو میری پیشش و بش میگی:بیا برو بخواب تو الان حالت ناخوشه-_-
دی او با یه نگاه وحشتناک میگ من میخوام غذا درس کنم تو گشنته:/
توهم تا میخوای بگی گشنم نی یدفه از بالای کابینت کیسه آرد میریزه رو تو و دی او..
تو ک دیگ داری نابود میشی میری ببینی دی او حالش چطوره ک تا دی او تو رو میبینه از خنده غش میکنه-_-
سوهو...
چون باهاش قهر کردی مسته ک یدفه میگ میخوام برا عروسی خواهرت برات یه لباس بگیرم از خواهرت بیشتر بدرخشی^_^
تو محلش نمیذاری و میگی امشب میخوام تنها باشم ولم کن:/
اون ک دیگ داره عصبانی میشه مچ دستتو محکم میگیره و در حد مرگ فشار میده و میگ..امشب اگ این بلارو سر من بیاری منو مرده فرض کن^_^
سهون...
داره همینجور برا خودش تو خونه راه میره و پیاده روی میکنه ک یدفه ای پاش محکم میخوره به لبه میز و یه آخ ریز میگ:/
بعد با نگاه پوکر فیسش نگاه میکنه بهت و میگ
یاااا مگ نمیبینی اینجا میزه چرا مواظب پات نیستی دردش گرف:///
چن...
داره با صداش یه آواز خش دار میخونه ک تو باز بهش میگی بس کنه اونم یه چش غره میره بهت و بعد چن دقیقه فکر کردن میگ
بیا طلاق بگیریم!!!
تو بهش میگی چی میگی تو الان مستی:/
اون میگ تو با صدای من کنار نمیای؟؟منم خیلی جدی ام بیا طلاق بگیریم(با داد)
توهم تا فرداش به پاش میوفتی و میگی گه خوردم:/
*-*-*-*
نظر یادتون نره هاااا:/
منتظرم...♡
۳۱.۲k
۲۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.