سیر نمی شوم ز تو ای مه جان فزای من

سیر نمی شوم زِ تو ای مَهِ جان فزایِ من

جور مکن جفا مکن، نیست جفا سزایِ من
#
دیدگاه ها (۶)

تو شبیه پرستوها هستیوقتی با کوچ بی‌هنگامی بهار را به خانه‌ام...

پس تو کجایی؟در برِ کیستی اینک؟چه می گویی با او؟رازش چیستهر د...

دوست دارم با تو باشم چون هیچ وقت از با تو بودن خسته نمی شوم....

پیر زنی تنهاست که چند هفته ای می شود کسی به او سر نزده پسر ب...

آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنمسیر نمی‌ شود نظر بس که لطیف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط