یک لحظه نشد

یک لحظه نشد
خیالم آزاد از تو...

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۵)

و آفتابگردان‌های دو رنگظلمت‌گردانِ شب شده‌اند،و مردی و مردمی...

یادت هست؟رو‌به‌روی دریا نشسته بودیم ودریا رفته بود برایمان م...

جا برایِ من گنجشک زیاد است ولیبه درختانِ خیابانِ تو عادت دار...

‏و مرا ‏در كنار خود از ياد ميبری...#احمد_شاملو

@kadejaaa

چشمهایت را میبوسممی دانم هیچ کس ،هیچ گاهدر هیچ لحظه ای از آف...

معنای عشق نیز درسرنوشت منبا"تو"همیشهبا"تو"برای "تو"زیستن است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط