عمری است مرا به سایهها برده دلت

...
عمری است مرا به سایه‌ها برده دلت
همراه تو‌ هر خاطره‌ را برده دلت

ازهجرت این‌شور عظیم سوخته‌ دل
سالی است گمانم که دگر مرده دلت

دروحدت این‌عشق نبوده‌است‌ ثمری
اما چه بی بهانه ، روح من برده دلت

تا صبح ازل به وصل تو خوش بودم
در عصر چه تنها شد‌ه سر برده دلت

این‌سوگ که‌گرفته چشم‌خیسم دانی
دودی‌است‌که در آتش‌عشق‌برده دلت

تا روزی‌ دل عشق‌تو‌ باد چاره‌ چه باد
قلبی که شکسته مرده دل برده دلت
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۷)

...دل من گیر دلت بود و تو گیر دگرینفسم با تو‌و تو در پی عشقی...

...هر گوشه‌ی تنت، بیتی از غزل من است آن‌تاب ابروت، خط‌ م...

...اشک‌های روی گونم، این عشق بی نشونمهمه به‌خاطر توست، آاه م...

...سکوت همیشه به‌ معنای مهر قبول نیست دل‌ شکسته من گم شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط