انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود
دست دلم میلرزد...!
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور...!
دست دلم میلرزد...!
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور...!
- ۲.۱k
- ۲۲ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط