نجوای شبانه

نجوای شبانه

الهی!

من غلام آن معصیتم که مرا به عذر آرد...

و از آن طاعت بیزارم که مرا به عُجب آرد


الهی!

گدای تو به کار خود شادان است...

هرکه گدای تو شد در دو عالم سلطان است



الهی!


چون یتیم بی پدرگریانم...

درمانده در دست خصمانم...


خسته گناهانم و از خویشتن بر تاوانم...


خراب عمر و مفلس روزگار..من آنم...



خداوندا به فریادرس که از ناتوانی خود به فریادم

شبتان پر ستاره

دیدگاه ها (۳)

مگه بهت نگفتم تو پستم لینک نذار؟؟خواهشن لینک نزارین لینک کا...

چه زیباست که چون صبح ٬ پیام ظفر آریمگل سرخ ٬ گل نور ٬ ز باغ ...

⭕️ اشکهای خفته ⭕️قسمت قسمت دومساحل با این که آشنایی مختصری ب...

باخ گولوم گلدی باهار ، آشدی بولاغلار گؤزونویاریمین اما بو گو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط