بودیم و کسی قدر ندانست که هستیم

بودیم و کسی قدر ندانست که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
#شعر
#اشعار
#عاشقانه
دیدگاه ها (۲)

ز بس خو با خیال او گرفتیم وصال و هجر یکسان است مارا#فروغی_بس...

چه پریشانم از این فکر پریشان شب و روزکه شب و روز کجایی و کجا...

عزت یوسف اگر ورد زبان همه شدقیمتی داشت که بیچاره زلیخا پرداخ...

قاری حسین حمید

هادی چوپان: جوان‌ها تاریخ بخوانند تا بدانند چی بودیم و چی شد...

هادی چوپان: جوان ها تاریخ بخوانند تا بدانند چی بودیم و چی شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط