معشوقه بودن بلد نیستم

معشوقه بودن بلد نیستم
بلد نیستم بگویم عزیزم
با همه می خندم
همه را می خندانم
به تو که می رسم
دست و پایم را گم می کنم
زبانم می میرد
تمامم می میرد
فقط قلبم می تپد
آن هم که حرف زدن بلد نیست.
دیدگاه ها (۱)

دلمنگاهت را میخواهداندکی هم لبخندتتاباور کنمزندگی زیباستکمی ...

بعضی از آدم هادوست داشتنشان که می گیردمحال است بند بیایدما ب...

"امیدوارم هر جا که میری، یه نفر مثل خودت سرراهت باشه" این جم...

واژه ی عجیبیست...."لیاقت" را میگویمگاهی من ندارمگاهی تو ندار...

@ti_m_e خوبه که دارمت☆تو حس شیرینی هستی که تو خونم جریان دار...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

سناریو جدید وقتی که دوستت که عاشقته جلوی جمع بروز نمی خواد ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط