روحش شاد

همسایه بود یه بی ام و ۲و۲ داشت
لاغر قد بلند وقتی زنگ میخورد شلنگ به دست توی حیاط عصر ها پسر عموم نی اومد خونمون میگفت اقای مدنی بازی کنیم با شلنگ هم دیگه را می زدیم
تا همین چندسال پیش باهاش سلام علیک داشتم.شاید قسمت بوده خیلی دیر بفهمم چون خیلی دلم می گرفت در حد افسردگی
دیدگاه ها (۰)

اقا رشید🤣

دیدار شخصیت های قصه های مجید موزیکش قلبمو از جا میکنه

یادش بخیر دوتا شبکه بود ولی یه دنیا خاطره

کتاب فارسی اول دهه شصت

📗 عموی بابا عموی بابا که مُرد وسط یک مهمانی خانوادگی داشتیم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط