عشق و نفرت
عشق و نفرت....
کارهایی از دیروز مانده اند
صدایم می کنند ...
یک تابلوی ِ تولّد ،
در جنین ِ مرگ !...
یک آواز ِ سنگ ،
در دل ِ جاری ِ رود !...
... و یک زوزه ،
در زخمی ترین نقطه یِ جنگل !...
کاری از دیروز مانده است
جداشدن از دیدارها ...
بوسیدن ِ دوری ها
آشتی با ، قهرها !...
کبریتی برای ِ شعله هایی از سر ِ نفرت
برای ِ تو
که کریه ترین منظر ِ دوست داشتنی !...
کاری از دیروز مانده ...
مرگ ِ تو
آی مرا عاشق ترین !...
کارهایی از دیروز مانده اند
صدایم می کنند ...
یک تابلوی ِ تولّد ،
در جنین ِ مرگ !...
یک آواز ِ سنگ ،
در دل ِ جاری ِ رود !...
... و یک زوزه ،
در زخمی ترین نقطه یِ جنگل !...
کاری از دیروز مانده است
جداشدن از دیدارها ...
بوسیدن ِ دوری ها
آشتی با ، قهرها !...
کبریتی برای ِ شعله هایی از سر ِ نفرت
برای ِ تو
که کریه ترین منظر ِ دوست داشتنی !...
کاری از دیروز مانده ...
مرگ ِ تو
آی مرا عاشق ترین !...
- ۴۱۳
- ۱۶ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط