گفتم خدایا عاشقم کن
گفتم خدایا عاشقم کن
خدا خندید و گفت:
اوکه باشد مرا از یاد میبری...
قسم خوردم
که تا ابد در یادم میمانی...
خدا او را به من داد و نظاره گر شد... دستانش راگرفتم....
خدا دلش لرزید!!!
بوسیدمش....
خدا گریست!!!
در آغوش گرفتم....
خدا دورشد!!!
حال من نه خدا را پیدا می کنم نه او را....
خدا
در میان گناهانم گم شده و او در آغوش دیگری.......
خدا خندید و گفت:
اوکه باشد مرا از یاد میبری...
قسم خوردم
که تا ابد در یادم میمانی...
خدا او را به من داد و نظاره گر شد... دستانش راگرفتم....
خدا دلش لرزید!!!
بوسیدمش....
خدا گریست!!!
در آغوش گرفتم....
خدا دورشد!!!
حال من نه خدا را پیدا می کنم نه او را....
خدا
در میان گناهانم گم شده و او در آغوش دیگری.......
- ۳۱۹
- ۰۵ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط