تو قسمته تاریکه این تقدیر از هر سیاهی من گریزانم یک قیچیو
تو قسمته تاریکه این تقدیر از هر سیاهی من گریزانم یک قیچیو اینه وُ صد کینه جون می کنم توو برگریزانم ✒ موی سیاهو پیچو وا پیچم تنها گره توو دسترس من شد موهامو چیدم وَ خیال کردم یک روزنه یکباره روشن شد ✒ موهام جای زندگی ، تنبیه ! موهام جای حادثه ، محکوم ! زن با همین یک قدرت بی مرز زن با همین یک قدرت محدود !! ✒ این حالتِ اشفته وُ بی نظم بی وقفه از حالم خبر میده احساس هر زن توی این دنیا به چهره ی موهاش اثر میده ✒ دستاتو از موهام دریغ کردی موهامو از دستات دریغ کردم !! تحریم کردیو شدی تحریم .... جیغامو تشبیهِ به تیغ کردم ... ✒ هر تار مُرده روزی از دستات صد خاطره در حافظه داشته ردِّ نوازش هاتو پاک کردم شاید که طول درد کوتاه شه ✒
................
................
۱.۰k
۰۳ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.