حماسه ای جدید از ایرانیان

حماسه ای جدید از ایرانیان!

سرقت خودروها توسط عزرائیل!

شاکی به افسر تحقیق گفت: در یکی از محله‌های تهران دو مرد را به عنوان مسافر سوار کردم. آنها در صندلی عقب کنار هم نشستند. بعد از طی مسافتی مرد جوانی که لباس یک دست سفید به تن داشت به عنوان مسافر سوار شد و در صندلی جلو نشست.
او خطاب به من گفت عزرائیل است و آمده جان مرا در ماشین بگیرد.
وی افزود: گفتم آقا آرام باشید حالتان خوب نیست، چرا شوخی می‌کنید. بعد به دو مسافر که صندلی عقب نشسته بودند، گفتم این مسافر می‌گوید عزرائیل است حرف‌هایش خنده‌دار نیست؟ اما آن دو به من گفتند من خیالاتی شده‌ام، کسی روی صندلی جلو نیست.
شاکی ادامه داد: باورم نمی‌شد که من فقط آن مرد را می‌بینم و آنها او را نمی‌بینند. مسافر سفیدپوش مدام می‌گفت پیمانه عمر تو به سر آمده و باید تو را با خود ببرم. از شدت ترس در کوچه خلوتی خودروی پژویم را متوقف کرده و پیاده شدم. فرار کردم، اما عزرائیل همچنان در تعقیبم بود. بعد هم از شدت ترس بی‌هوش شده و در خیابان افتادم. زمانی که چشم باز کردم در بیمارستان بودم و از خودرویم و مسافران خبری نبود. به محل حادثه که بازگشتم و از افراد حاضر در آنجا پرس‌وجو کردم، متوجه شدم آن دو مسافر و مرد سفیدپوش سوار خودرو شده و رفته‌‌اند.
متهمان در بازجویی پلیسی اعتراف کردند یکی از آنها در نقش عزرائیل ظاهر می‌شده و بقیه به عنوان مسافر نقش بازی می‌کردند!
دیدگاه ها (۲)

پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت و...

وقتی میرم سراغ کیف پولم😕 😒

هی رفیق اینو خوب تو گوشت فرو کناون ستاره ای که از همه پر نور...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_219+لباسام چی؟ _بیا بیرو...

🔴از تاثیر ترویج نماز در مراقبت از حجاب غافل نشویم(یکی از زیب...

"سرنوشت "p,32..ویو بعد از شام ا/ت *.بعد از شام جیمین با ماشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط