چرا آواره کوه و بیابانم نمی دانم

چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
به سمت آسمان رو می کنم هر جمعه می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب (س) پریشانم، نمی دانم
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: عباس احمدی
دیدگاه ها (۱۶)

مناجات زیبا با امام زمان با نوای حاج میثم مطیعی در صورت دانل...

بی اخلاقی در روز نامه خانوادگی حاج اقا!آرمان حتی یک صدای مخا...

یک روز بعد از آغاز اجرای برجامآمریکا تحریم‌های موشکی تازه‌ای...

با هر گناه فاصله میگیرم از شماکمکم وجب به وجب دوسه فرسنگ میش...

بازگشت عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط