ب آفتاب احتیاج داشتم
ب آفتاب احتیاج داشتم
احتیاج داشتم به دمیدن صبح
تا بیدار شـوم از کابوس...
خوش آمـدی !
روزگار غم انگیزی داشتم بی تو
پرده ی پنجـره ام از ابر بود
هر شب
با گریه به خواب می رفتم
و کشتی ها
در بالش من غرق می شدند...
احتیاج داشتم به دمیدن صبح
تا بیدار شـوم از کابوس...
خوش آمـدی !
روزگار غم انگیزی داشتم بی تو
پرده ی پنجـره ام از ابر بود
هر شب
با گریه به خواب می رفتم
و کشتی ها
در بالش من غرق می شدند...
۸۳۰
۰۴ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.