بگذار آفتاب من
بگذار آفتاب من
پیراهنام باشد و آسمان من
آن کهنه کرباس بیرنگ
بگذاربرزمین خود بایستم
برخاکی از براده الماس و رعشه درد
بگذار سرزمینام را
زیرپای خود احساس کنم
بگذار آفتاب من
پیراهنام باشد و آسمان من
آن کهنه کرباس بیرنگ
بگذاربرزمین خود بایستم
برخاکی از براده الماس و رعشه درد
بگذار سرزمینام را
زیرپای خود احساس کنم
۱.۴k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.