یکی از خاطره های بامزه ی ایون تو دوران خردسالی از زبون خو

یکی از خاطره های بامزه ی ایون تو دوران خردسالی از زبون خودش :
بابام دیشب از دبی اومده بهش میگم چی آوردی برام؟ میگه چشمتو ببند. داشتم ذوق مرگ میشدم. حدس بزنید چی آورده بود؟


















آفرین، شامپو کوچولوهای هتلشو. 😒 😒 😂
دیدگاه ها (۱)

هیومین :دیشب خواب دیدم کل کوچمون رو دوباره دارن آسفالت میکنن...

پیام سویون به طرفداراش😐 سلام عشقا خوبین؟😐 کارتون نداشتم فقط...

بورام:میدونی چی خیلی حال میدهاز این لواشکای سیاه هستکه خیلی ...

جیون:چگونه مثل من شوید؟................اوهووووووووووووووووو ...

خون آشام عزیز (79)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط