اگه چیپی بشن پارت ۱

#سناریو
#ران_هایتانی
#ریندو_هایتانی
#برادران_هایتانی
قبل هرچیزی باید بگم که من اون سناریو های اصلی رو گذاشتم برای تابستون

ی روز از خواب پاشدن دیدن کوچولو شدن ، از اونجایی که ران گشاد دو عالمه ریندو اول از خواب بیدار شد

ریندو: خاکککککککککک عالمممممممممم اینننننننننننننننننن چههههههههههههه وضعشهههههههههههه

ران : ای کوفت بزار بکپم * خوابالو *

ریندو : دِ کره خر پاشوووووووووووووو

ران پاشد خواست بالشتو بزنه تو صورت ریندو که ریندو ساکت شه دید کوچولو شده زورش نمیرسه

ران : ه.ها.....فکر کنم من هنوز خوابم

ریندو : نه خواب نیستی * بغض *

ران : چرا نیم وجبی شدمممممممممممممم

ریندو: داداشی به گا رفتیم * بغض *

ران درحال سکته زدن و وای وای کردن

ریندو : چه گوهی بخور_ سانزو تو این وضعیت ببینتمون جرمون میده

ران : ریندوووووووووووووووووووو

ریندو : هاننننننننننننننننن

ران : خاک به سرم لباسامون کجاستتتتتتتتتتتتتتت

ریندو سعی کرد خودشو با دست بپوشه و لپاش قرمز شده بود

ریندو: کوچولو شدیم از تنمون افتاده * لبو *




خب اقا اگه حمایت بشه ادامش میدم
خدا هم نمیدونه قراره چه لباسی بپوشن