مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است

مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است

چون صدف زین گوهر شهوار آغوشم تهی است

#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۱)

طریق عشق جانان چیست در دریای خون رفتنمدان آسان که دشوارست ره...

چرا رفتی وقتی میدونستی من فراموش کردن را بلد نیستم !!!

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه تو پیوس...

تو آسمان آبی آرام و روشنیمن چون کبوتری که پرم در هوای تو#فری...

همگان در وَهم تَسلی می مانند؛دل خوشی جلوه دیگر ناتوانی است؛ ...

در پردۀ اسرار کسی را ره نیستزین تعبیه، جانِ هیچ‌کس آگه نیست#...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هشتمچون #شفق گر چه مرا باده ز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط