فیکی دازای ....
فیکی دازای ....
تناسخ
پارت ۳
اسلاید اول : عکس لباس ایوری وقتی به اون کوچه برای نجات سگ رفت
اسلاید دوم : عکس اون سگ
از زبان ایوری ( شما )
اون کنجی بود
واد**فاک
کنجیییییی ؟
کنجی متوجه من شد و برگشت سمتم
کنجی : کاری داشتی ؟ ( حالت عصبی و ترسناک
ایوری : هوییی داری چیکار میکنی ، اون سگ بیچاره چه گناهی کرده که همیشه باید مورد آزار قرار بگیره ؟ .... همه ی سگ ها به دست انسان ها مورد آزار قرار میگیرن یا اونارو میکشن .... اینا حرفای ما ایرانی های بیچارست ، همیشه دولت دستور میده که سگ هارو بکشن
کنجی : ببخشید ، دیگه به حیوانات آسیب نمیزنم .... یه سوال
ایران کجاست که تو حرفات گفتی
ایوری : واتتتت ، نمیدونی ایران کجاست ، البته حق داری .... ایران یه کشوره که من توش زندگی میکنم و یک ایرانی هستم.
عکس های دختر ایرانی هارو بهش نشون دادم
کنجی : تو اصلا شبیه اینا نیستی ، شبیه ژاپنی هایی
میخواستم یه حرفی بزنم که صدای سگ درومد ، ناله میکرد
رفتم سمتش ... او...اون باردار بود
ایوری : این سگ بارداره
کنجی : چیییییی ؟
ایوری : همین که شنیدی
کنجی : بی ادب
ایوری : مشکلی داری ؟
کنجی : نه ندارم
ایوری : پس بریم دام پزشکی
کنجی : با هم رفتیم دام پزشکی
ایوری و کنجی هم زمان : سلام
منشی دکتر : سلام
ایوری : سگم بارداره و زخمی هم شده ، دیروز گمش کردم و امروز تو یه کوچه پیداش کردم ، کل بدنش خونی بود
منشی دکتر : اها .... شماره ی ۵ هستی و الان بیمار شماره ۳ داخل هستش
ایوزی : ممنون
من و کنجی رفتیم تو اتاق انتظار نشستیم
کنجی : برگام چه خوب گولش زدی
ایوری : ممنون
گوشیم زنگ خورد برداشتم و جوابشو دادم او... اون.....
تناسخ
پارت ۳
اسلاید اول : عکس لباس ایوری وقتی به اون کوچه برای نجات سگ رفت
اسلاید دوم : عکس اون سگ
از زبان ایوری ( شما )
اون کنجی بود
واد**فاک
کنجیییییی ؟
کنجی متوجه من شد و برگشت سمتم
کنجی : کاری داشتی ؟ ( حالت عصبی و ترسناک
ایوری : هوییی داری چیکار میکنی ، اون سگ بیچاره چه گناهی کرده که همیشه باید مورد آزار قرار بگیره ؟ .... همه ی سگ ها به دست انسان ها مورد آزار قرار میگیرن یا اونارو میکشن .... اینا حرفای ما ایرانی های بیچارست ، همیشه دولت دستور میده که سگ هارو بکشن
کنجی : ببخشید ، دیگه به حیوانات آسیب نمیزنم .... یه سوال
ایران کجاست که تو حرفات گفتی
ایوری : واتتتت ، نمیدونی ایران کجاست ، البته حق داری .... ایران یه کشوره که من توش زندگی میکنم و یک ایرانی هستم.
عکس های دختر ایرانی هارو بهش نشون دادم
کنجی : تو اصلا شبیه اینا نیستی ، شبیه ژاپنی هایی
میخواستم یه حرفی بزنم که صدای سگ درومد ، ناله میکرد
رفتم سمتش ... او...اون باردار بود
ایوری : این سگ بارداره
کنجی : چیییییی ؟
ایوری : همین که شنیدی
کنجی : بی ادب
ایوری : مشکلی داری ؟
کنجی : نه ندارم
ایوری : پس بریم دام پزشکی
کنجی : با هم رفتیم دام پزشکی
ایوری و کنجی هم زمان : سلام
منشی دکتر : سلام
ایوری : سگم بارداره و زخمی هم شده ، دیروز گمش کردم و امروز تو یه کوچه پیداش کردم ، کل بدنش خونی بود
منشی دکتر : اها .... شماره ی ۵ هستی و الان بیمار شماره ۳ داخل هستش
ایوزی : ممنون
من و کنجی رفتیم تو اتاق انتظار نشستیم
کنجی : برگام چه خوب گولش زدی
ایوری : ممنون
گوشیم زنگ خورد برداشتم و جوابشو دادم او... اون.....
۳.۵k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.