نمیدانم چرا اما تو را هرجا که میبینم

🍒🌱نمی‌دانم چرا؟ اما تو را هرجا که می‌بینم
کسی انگار می‌خواهد ز من، تا با تو بنشینم

تن یخ کرده، آتش را که می‌بیند چه می‌خواهد؟
همانی را که می‌خواهم، تو را وقتی که می‌بینم

تو تنها می‌توانی آخرین درمان من باشی
و بی شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم

تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم
به جانت چشم زخم آید چو می‌گویند تحسینم

زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟
چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟

نباشی تو اگر، ناباوران عشق می‌بینند
که این من، این منِ آرام، در مردن به جز اینم🍒🌱

#محمدعلی_بهمنی
دیدگاه ها (۵)

دلنوشته های من

🍒🌱من و دل گر فدا شدیم چه باک؟غرض اندر میان سلامتِ اوست🍒🌱#حاف...

🌱🍒مرغی که نوای درد رانَد، عشق استپیکی که زبان غیب داند، عشق ...

🍒🌱مه من هنوز عشقت دل من فکار داردتو یکی بپرس از این غم که به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط