آن ها چفیه داشتند

آن ها چفیه داشتند…

من چادر دارم



آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند…
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…



آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…



آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند…

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…




آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …

من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…




آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…


دیدگاه ها (۱)

علی کیست؟همان صاحب دل هاهمانی که خدا داده به او هستی خود راو...

امـانَت است دیگر چـــادرم را میگویم!امانت را هم جایی جز روی ...

#امام_زمان علیه السلام️علت غیبت امام عصر علیه السلامحَدَّثَن...

️ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺩﻭﻻﺑﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:️ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ چگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط