استاد سخت گیر من پارت ۱۱
استاد سخت گیر من پارت ۱۱
ا.ت: کوک تقصیر من نیستتت اون خودش
کوک: برو تو اتاقت(عربده)
☆ویو ا.ت☆
رفتم تو اتاقم در رو هم بستم لباسامو عوض کردم و یکی از تیشرت های کوک رو برداشتم و گریه کردم
میریختم خوابم نمیبرد ایکاش کوک بود تا بغلش میکردم رفتم از اتاقم بیرو دیدم رو کاناپه خوابیده رفتم کنارش نشستم موهاشو نوازش کردم
ا.ت: کوکی به خدا تقصیر من نبود اون داشت به زور بوسم میکرد چرا باور نمیکنی من تلاش کردم که پسش بزنم ولی زورش زیاد بود (گریه)
☆ویو کوک☆
با بهم خوردن موهام از خواب بیدار شوم فهمیدم ا.ت داره موهامو ناز میکنه خیلی حس خوبی بود تا اینکه با گریه حرف میزد
کوک: ا.ت؟
ا.ت: ب.ببخشید بیدارت کردم(فین فین)
کوک: آره
ا.ت: ببخشید
کوک: ا.ت ببخشید سرت داد زدم من یکم زیاده روی کردم
ا.ت: ....
کوک: ا.ت چرا نخوابیدی
ا.ت: بدون تو خوابم نبرد
کوک: بیا تو بغلم
ا.ت: اخ جوننن
رفتم تو بغلش
ا.ت: دوست دارم خرگوشی
کوک: الان شدم خرگوشی؟؟
ا.ت: الههه
کوک: بخواب قشنگم فردا باید بریم مدرسه
ا.ت: باشههه شب بخیر
ا.ت: کوک تقصیر من نیستتت اون خودش
کوک: برو تو اتاقت(عربده)
☆ویو ا.ت☆
رفتم تو اتاقم در رو هم بستم لباسامو عوض کردم و یکی از تیشرت های کوک رو برداشتم و گریه کردم
میریختم خوابم نمیبرد ایکاش کوک بود تا بغلش میکردم رفتم از اتاقم بیرو دیدم رو کاناپه خوابیده رفتم کنارش نشستم موهاشو نوازش کردم
ا.ت: کوکی به خدا تقصیر من نبود اون داشت به زور بوسم میکرد چرا باور نمیکنی من تلاش کردم که پسش بزنم ولی زورش زیاد بود (گریه)
☆ویو کوک☆
با بهم خوردن موهام از خواب بیدار شوم فهمیدم ا.ت داره موهامو ناز میکنه خیلی حس خوبی بود تا اینکه با گریه حرف میزد
کوک: ا.ت؟
ا.ت: ب.ببخشید بیدارت کردم(فین فین)
کوک: آره
ا.ت: ببخشید
کوک: ا.ت ببخشید سرت داد زدم من یکم زیاده روی کردم
ا.ت: ....
کوک: ا.ت چرا نخوابیدی
ا.ت: بدون تو خوابم نبرد
کوک: بیا تو بغلم
ا.ت: اخ جوننن
رفتم تو بغلش
ا.ت: دوست دارم خرگوشی
کوک: الان شدم خرگوشی؟؟
ا.ت: الههه
کوک: بخواب قشنگم فردا باید بریم مدرسه
ا.ت: باشههه شب بخیر
۶.۳k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.