ادامه کتاب

📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》

#قسمت_هفتادُ_پنج

دقیقه‌ها زود گذشتند و مرا تشنه گذاشتند. باید می‌رفتیم. سفره‌ی دلی را که باز کرده بودم، حالا کوله‌بارِ راهم می‌کنم. با شما وداع نمی‌کنم. شما حی و حاضرید و من می‌خواهم با شما باشم... حرف‌هایمان با فاطمه چرخ می‌خورد توی ذهنم؛ پرسیده بود برای چه می‌خواهی بروی؟ و من گفته بودم می‌خواهم از حرم حضرت زینب(سلام‌الله علیها)، از انسان و از سرزمینم دفاع کنم. می‌خواهم با تمام وجود درک کنم که در سرزمین آشوب چه می‌گذرد... این‌ها را گفته بودم اما این‌جا خودم را در قامت یک مدافع نمی‌بینم؛ گویی اوست که از ما دفاع می‌کند....


۷۵
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
💠 @shahiddaneshgar
دیدگاه ها (۰)

یک سرباز ارتش روسیه با انتشار این عکس مدعی می شود که به همرا...

باریکلا به سرمربی ایتالیایی تیم ملی والیبال زنان، خیلی بیشتر...

🔴 رو کاغذ دست بایدن واسش نوشتن:وارد میشی،رو صندلی میشینی،خبر...

✅ نسلی که تحقیق و مطالعه نمیکند...#انقلاب_اسلامی #انقلاب #په...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط