هیچکی اونجا نبود از دور دیدمش خیلی اشنا به نظر میومد رفتم
هیچکی اونجا نبود از دور دیدمش خیلی اشنا به نظر میومد رفتم جلو من تو شک بودم
بعدش استاد بهم دست داد من دستشو نگه داشتم بهش گفتم داداش خیلی شبیهه
مهراد هیدنی خندید و گفت اره داداش همه می گن .صداشو که شنیدم فهمیدم خودشه
بش گفتم ناموسن تو مهرادی ؟! خندید و گفت اره داداش .منم بقلش کردم بوسشم
کردم یه سلفی هم باهم گرفتیم یکمم بگو بخند کردیم .دوباره بقلش کردم
دست دادیم و خداحافظی کردیم و اومدم پایین
--------------------------------------------------------------
چ جالب :| ولی حرومش خدایی قلبم درد گرفت -_-
توضیح یکی از زاخارا که با مهراد عکس گرفته :|
با مهرااااااد :|
چنل من و مهتاب در تلگرام
https://telegram.me/zedbazi_naab23
بعدش استاد بهم دست داد من دستشو نگه داشتم بهش گفتم داداش خیلی شبیهه
مهراد هیدنی خندید و گفت اره داداش همه می گن .صداشو که شنیدم فهمیدم خودشه
بش گفتم ناموسن تو مهرادی ؟! خندید و گفت اره داداش .منم بقلش کردم بوسشم
کردم یه سلفی هم باهم گرفتیم یکمم بگو بخند کردیم .دوباره بقلش کردم
دست دادیم و خداحافظی کردیم و اومدم پایین
--------------------------------------------------------------
چ جالب :| ولی حرومش خدایی قلبم درد گرفت -_-
توضیح یکی از زاخارا که با مهراد عکس گرفته :|
با مهرااااااد :|
چنل من و مهتاب در تلگرام
https://telegram.me/zedbazi_naab23
۲.۵k
۱۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.