مرغ شب باسای مهتاب اگر سرخوش بود

مرغ شب باسایہ مهتاب اگر سرخوش بود



من خوشم باسایہ زلف خیال انگیز او...

#رهے_معیرے
دیدگاه ها (۱۰)

کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدلخورشید هم اگر نچرخد بر مدارتو...

حال که پرم از تو چه برای جای خالی ات بگذارمدارم اتداشتم اتوا...

خاطرت نیستامروز همان روزی استکهقرار بود هیچوقت نیایدروزی که...

سرگیجه ایبعد از بازی چرخ و فلک برایش بودمبرای رهاییبا شهری ب...

شب را با خیال نگاهت جشن مےگیرم با تماشاے تصویر ناب چشمانتمهت...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارندچیدن چه خیال است که دیدن نگذ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط