امشب دلـم را پیـش تو، جا میگذارم
امشب دلـم را پیـش تو، جا میگذارم
دیـوانـه ای را بـا تـو تنهـا می گذارم
خود را رها می سازم از دلـواپسی ها
غـم را بــرای روز فــردا می گـذارم
می رانـم از کنـج قفـس مرغ دلـم را
اینک بـه جایش، سنگ خارا میگذارم
دیوانـه ای سر گشته در شهـر جنونم
مجنـونی ام را پـای لیـلا می گـذارم
دلـدادگی را ... واژه واژه می سرایم
وانگـه بـرای واژه معنـا می گذارم
در عـالم معنا، حدیث درد عشق است
لیکن بـرای عشق منهـا می گـذارم
خط میـکشم بـر آرزوهــای محـالم
دیــدار را پـایـان دنیــا می گذارم
دیگرنگو(عارف)حدیث عشق و مستی
ورنـه بــه روی دفتـرت پـا میـگذارم
دیـوانـه ای را بـا تـو تنهـا می گذارم
خود را رها می سازم از دلـواپسی ها
غـم را بــرای روز فــردا می گـذارم
می رانـم از کنـج قفـس مرغ دلـم را
اینک بـه جایش، سنگ خارا میگذارم
دیوانـه ای سر گشته در شهـر جنونم
مجنـونی ام را پـای لیـلا می گـذارم
دلـدادگی را ... واژه واژه می سرایم
وانگـه بـرای واژه معنـا می گذارم
در عـالم معنا، حدیث درد عشق است
لیکن بـرای عشق منهـا می گـذارم
خط میـکشم بـر آرزوهــای محـالم
دیــدار را پـایـان دنیــا می گذارم
دیگرنگو(عارف)حدیث عشق و مستی
ورنـه بــه روی دفتـرت پـا میـگذارم
۸۸۴
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.