غریبانه پارت¹¹
غریبانه پارت¹¹
بدون اینکه توجه کنم سوار ماشین شدمو از اونجا دور شدم
•چیشد تصمیم گرفتی به رابطه قبلی مون برگردی؟
_من نمیخوام به رابطع قبلی برگردم فقط میخوام بهم کمک کنی
•اها اوکی
بدون اینکه ازش بپرسم منو کجا میبره سکوت کردمو بع عاقبت این کارم فکر کردم
+خب رسیدیم اینجا خونه منه تو میتونی پیش مادرم وخواهرم بخوابی
_امم با..شه
رفتم بالا و سلام کرذم
چون به اون عمارت عادت کرده بودم برام سخت بود توی خونه کوچیک زندگی کنم (به طور موقت)
_امم ببخشید اتاق من کجاست
به گوشه اتاق اشاره کردن
_هوووف چه اتاق کوچولویی من چطور تو این بخوابم
روی تخت دراز کشیدم و همش درحال غر غر کردن بودم
که یه نفر از پشت صدام کرد
و وقتی صورتمو بر گردوندم با یه ضربه محکم تو صورتم از هوش رفتم و وقتی چشمام باز کردم با صحنه بدی مواجه شدم...
بدون اینکه توجه کنم سوار ماشین شدمو از اونجا دور شدم
•چیشد تصمیم گرفتی به رابطه قبلی مون برگردی؟
_من نمیخوام به رابطع قبلی برگردم فقط میخوام بهم کمک کنی
•اها اوکی
بدون اینکه ازش بپرسم منو کجا میبره سکوت کردمو بع عاقبت این کارم فکر کردم
+خب رسیدیم اینجا خونه منه تو میتونی پیش مادرم وخواهرم بخوابی
_امم با..شه
رفتم بالا و سلام کرذم
چون به اون عمارت عادت کرده بودم برام سخت بود توی خونه کوچیک زندگی کنم (به طور موقت)
_امم ببخشید اتاق من کجاست
به گوشه اتاق اشاره کردن
_هوووف چه اتاق کوچولویی من چطور تو این بخوابم
روی تخت دراز کشیدم و همش درحال غر غر کردن بودم
که یه نفر از پشت صدام کرد
و وقتی صورتمو بر گردوندم با یه ضربه محکم تو صورتم از هوش رفتم و وقتی چشمام باز کردم با صحنه بدی مواجه شدم...
۳.۰k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.