پرسه های شاعرانهمن

پرسه های شاعرانه........(من)

پاییز آمده ست که خود را ببارمت!
پاییز: نام ِ دیگر ِ «من دوست دارمت»
بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت!
باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم می فشارمت
پایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت
اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت!
پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!
یک روز می رسم... و تو را می بهارمت
دیدگاه ها (۱۳)

چه ظریفانه است خلقت قلب آدمیبه تلنگری میشکند.....به لحنی میس...

ســـهم من کجاســـت..؟کجـــا بایـــد قدم بگــذارم که کســـی ر...

ای کاش دروغ بود ای کاش شایعه بوداما واقعیت داره .........باو...

منـــ یهـــ دخترمـــــ...با تلنگری باران میشوم...باکلمه ای ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط