خسته ام از روزگارازچهره ام معلوم نیست

خسته ام از روزگارازچهره ام معلوم نیست؟
خنده ام مصنوعی است،این واقعامعلوم نیست؟
آدمی شادم میان دیگران، اماچرا؟
اشک چشمانم ولی ازدیدشان معلوم نیست؟

شعرهاوجمله هاشیرین برآید ازدلم
این همه تلخی،چراشیرینی اش معلوم نیست؟
خسته ام ازگریه،ازنزدیک بودن های دور
التماس چشمهایم بازهم معلوم نیست؟
باشد.عادت میدهم دل راولی ای روزگار
رحم وانصافت کجارفته؟چرا معلوم نیست؟
صبرکردم،صبرخواهم کردزین پس بازهم
این صبوری وتحمل تابه کی؟معلوم نیست؟
تابه کی پنهان کنم این دردها را؟خسته ام؟
"دردم ازیاراست"آری حافظا..اماببین من کجا؟ یارم کجا؟درمان کجا؟معلوم نیست! !!؟💔

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#دلنوشته
دیدگاه ها (۰)

دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا!من، یاد تو، افکار باطل، چای ل...

🍓❤مثل توت فرنگی میمانی همانقدر شیرینهمانقدر قشنگ همانقدر دلب...

من دلم می‌خواهدخانه‌ای داشته باشم پُرِ دوست🌸 کنج هر دیوارشدو...

#عکسنوشته #دلنوشته #ستایش_قلب_سربی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط