فیک آقای خشن قسمت ۹۱

جون کوک مربی باشگاه بدنسازی شد و ماریسا هم داشت بچه ها رو رسیدگی میکرد و وقتی که جون کوک اومد خونه دختر آنوشا گفت بابایی جون بیا نقش شاهزاده و پرنسس رو بازی کنیم جون کوک خجالتی شد گفت باشه بریم ماریسا هم داشت سفره آماده میکرد
دوقلو هم چهار دست پا رفتن توی اتاق نشستن آنوشا گفت برید بیرون بابایی امروز شاهزاده ای منه بعد بهتون رسیدگی میکنه
دوقلو ها ناراحت شدن اومدن بیرون جون کوک حین بازی به آنوشا فهموند که رفتارش با خواهر و بردارش خوب نبود ماریسا برای شام صداشون کرد و بعداز شام ماریسا داشت تلویزیون میدید و آنوشا خوابید دوقلو هم خوابیدن و جون کوک اومد بغل دست ماریسا نشست و پاپ کرون خوردن و جون کوک موهای ماریسا رو نوازش میکرد اون خوابش برد