تو خیابون زیر نور چراغا

تو خیابون زیر نور چراغا
ساعت از نصفه‌شبم گذشته
بود جز منو تنهاییا پیاده رو
خبر از عابر دیگه ای نبود
بادی که درختارو تکون میداد
روی سنگ فرشارو برگ پوشونده بود
مثل هرشب دوباره دلتنگی
منو سمت خونتون کشونده بود....
#احمدوند
#دلتنگی
#مهدی_احمدوند
دیدگاه ها (۲۰)

من دلم تنگهواسه یه دل خوشی کوچیکواسه یه همسفر سادهکه بزنم جر...

هنوزم اون شبای گریه ی مستی رو یادم هست.... کجا موهاتو وا کرد...

لایق وصل تو که من نیستماذناذن به یک لحظه نگاهم بدهآقا جان......

دقایقی حال خوب

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط