✅ راه ما راه امیر کبیر است ... لطفا بخونید
✍️ نزدیک به ۱۸۰سال قبل ، وزیر مختار انگلیس در ایران ، قبل از عزیمت به ایران در ورشو با تزار روسيه (نيكولاى اول) و صدراعظم وى ديدار کرده و پيرامون سياست مشترك لندن و پترزبورگ در قبال ایران گفتوگو میکنند.
درآن دیدار عنوان شد دولت روسيه «تصميم دارد هرگاه در ايالت آذربايجان اغتشاشى درگيرد، دخالت نظامى كند». با این گزارش به نظر میآمد همه چیز برای تکرار ترکمنچایی دیگر و جدا شدن بخش دیگری از ایران آماده بود. همه منتظر شروع اغتشاش بودند تا سهم خود را از کیک ایران بردارند.
آشوب و اغتشاش شروع شد. پیروان علی محمد باب سرکرده فرقه بابیه شورش را آغاز کردند.
محمدعلی حجت در زنجان و حسین بشرویهای و محمدعلی قدوس در مازندران و یحیی دارابی در نیریز شیراز سر به شورش گذاشتند.
با جو تبلیغاتی که ایجاد کردند علی محمد باب را امام زمان معرفی مینمودند و همزمان با اقدامات خشونتآمیز، رعب و وحشت فراگیری را بر کشور حاکم کرده بودند. در مسیر خود، علمای شیعه، ماموران دولتی و مردم مخالف را به شکل فجیعی میکشتند.
در جشن فسخ اسلام و استقلال آیین خود در بَدَشت شاهرود، زرین تاج قزوینی (قُرَّةُالعَین) حجاب از سر برداشت و عریان و بزک کرده در جمع پیروان و جوانان حاضر شد تا پیروان باب، ابطال اسلام را در عمل اعلام نمایند.
مردمانی فریب خورده دسته دسته به آنها میگرویدند. کشور غرق در آشوب و خون شده و دین و دنیای ایرانی در خطر افتاده بود.
افزون بر آن، شورشهای دیگری نیز آغاز شده بود: فتنه آقاخان محلاتى، سركشى سيفالملوك ميرزا در قزوين، شورش جمعی در بروجرد، طغيان در كرمانشاه، انقلاب كردستان و عصيان رضاقلىخان اردلان، قتل نایب الحکومه توسط الوات ، شورش برخی خوانين بختيارى و طوايف كرد، فتنه شيخ نصر حاكم بندر بوشهر، انقلاب حاكم بندرعباس، … و از همه مهمتر، فتنه حسنخان سالار در خراسان.
همه چیز برای تجزیه ایران و نابودی شیعه و دخالت نظامی خارجی آماده بود و ایران نفسهای آخر را میکشید که ناگاه میرزا تقیخان فراهانی (امیرکبیر) صدراعظم شد.
امیر ابتدا راه گفتوگو، نصیحت و مدارا را پیش گرفت اما هر روز اغتشاشات و قتل و غارت دامنه بیشتری پیدا میکرد و امیر را مجاب به استفاده از قوه قهریه مینمود
نیروهای خفیه امیرکبیر شواهدی یافتند که سفارتخانه ها با سران بابیه در ارتباط اند، لذا امیر عزم نظم کرد و برخورد قاطع در پیش گرفت. امیر کبیر علی محمد باب اعدام کرد و به ستیز با خشونتطلبان پرداخت، فتنه خراسان و دیگر بلواها را یک به یک فرونشاند و از ایرانمان فرقه زدایی کرد ...
امیر کبیر با یک دست در جنگ با نیروهای پیشران تجزیه ایران بود و با دست دیگر مشغول اصلاح امور دولت و مردم ...
اینک نام امیر بر تارک تاریخ ایران میدرخشد و اما راه او پیش روی ماست ...
@samanmahoorgilani
درآن دیدار عنوان شد دولت روسيه «تصميم دارد هرگاه در ايالت آذربايجان اغتشاشى درگيرد، دخالت نظامى كند». با این گزارش به نظر میآمد همه چیز برای تکرار ترکمنچایی دیگر و جدا شدن بخش دیگری از ایران آماده بود. همه منتظر شروع اغتشاش بودند تا سهم خود را از کیک ایران بردارند.
آشوب و اغتشاش شروع شد. پیروان علی محمد باب سرکرده فرقه بابیه شورش را آغاز کردند.
محمدعلی حجت در زنجان و حسین بشرویهای و محمدعلی قدوس در مازندران و یحیی دارابی در نیریز شیراز سر به شورش گذاشتند.
با جو تبلیغاتی که ایجاد کردند علی محمد باب را امام زمان معرفی مینمودند و همزمان با اقدامات خشونتآمیز، رعب و وحشت فراگیری را بر کشور حاکم کرده بودند. در مسیر خود، علمای شیعه، ماموران دولتی و مردم مخالف را به شکل فجیعی میکشتند.
در جشن فسخ اسلام و استقلال آیین خود در بَدَشت شاهرود، زرین تاج قزوینی (قُرَّةُالعَین) حجاب از سر برداشت و عریان و بزک کرده در جمع پیروان و جوانان حاضر شد تا پیروان باب، ابطال اسلام را در عمل اعلام نمایند.
مردمانی فریب خورده دسته دسته به آنها میگرویدند. کشور غرق در آشوب و خون شده و دین و دنیای ایرانی در خطر افتاده بود.
افزون بر آن، شورشهای دیگری نیز آغاز شده بود: فتنه آقاخان محلاتى، سركشى سيفالملوك ميرزا در قزوين، شورش جمعی در بروجرد، طغيان در كرمانشاه، انقلاب كردستان و عصيان رضاقلىخان اردلان، قتل نایب الحکومه توسط الوات ، شورش برخی خوانين بختيارى و طوايف كرد، فتنه شيخ نصر حاكم بندر بوشهر، انقلاب حاكم بندرعباس، … و از همه مهمتر، فتنه حسنخان سالار در خراسان.
همه چیز برای تجزیه ایران و نابودی شیعه و دخالت نظامی خارجی آماده بود و ایران نفسهای آخر را میکشید که ناگاه میرزا تقیخان فراهانی (امیرکبیر) صدراعظم شد.
امیر ابتدا راه گفتوگو، نصیحت و مدارا را پیش گرفت اما هر روز اغتشاشات و قتل و غارت دامنه بیشتری پیدا میکرد و امیر را مجاب به استفاده از قوه قهریه مینمود
نیروهای خفیه امیرکبیر شواهدی یافتند که سفارتخانه ها با سران بابیه در ارتباط اند، لذا امیر عزم نظم کرد و برخورد قاطع در پیش گرفت. امیر کبیر علی محمد باب اعدام کرد و به ستیز با خشونتطلبان پرداخت، فتنه خراسان و دیگر بلواها را یک به یک فرونشاند و از ایرانمان فرقه زدایی کرد ...
امیر کبیر با یک دست در جنگ با نیروهای پیشران تجزیه ایران بود و با دست دیگر مشغول اصلاح امور دولت و مردم ...
اینک نام امیر بر تارک تاریخ ایران میدرخشد و اما راه او پیش روی ماست ...
@samanmahoorgilani
۴.۰k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.