نکته:
نکته:
کلا داستان از زبان نویسنده هست
هروقت این علامتو دیدین یعنی دارن داخل دلشون حرف میزنن💭
ღ°☆ღ☆°ღ☆°ღ☆ღ☆°ღ°☆ღ°ღ☆°ღ☆°ღ°☆ღ°☆ღ☆°ღ☆°ღ°☆ღ°☆ღ°☆
هاکای:یوزوها جان خودت از رو کله ران بیا پاییننننن
یوزوها: ران صگ موهای منو میکشیییییی
ریندو داره فیلم میگیره
رزی:یوزوها کره خررررر آدمممم باششششش
یوزوها هم عین بشه خوب رفت نشست
ران:یه سوال تو چی داری ازت عین صگ میترسن؟
مایکی:تاکمیچی نگاه کن اون ابر شبیه کون توهه
تاکمیچی:*لبوووووووو
هینا و اما هم اون پشت دارن میخندن
سنجو:هوییییی حلیییییییی جای اشتباهی نشستی ها
حلی:بیا برو جوجو جامم درسته
حالا یکی بیاد حلی و سنجو رو جمع کنه
ایزانا:کاکاچو من چه گناهی کردم باید دقیقا کنار این کله کرمی میشستم
کاکاچو:نمد ولی من جام خوبه
طوری که نشسته بودن
سانزو/رزی/هانما یوزوها/میتسویا/هاکای
کیساکی/تایجو/بنکی ریندو/حلی/ران
واکا/توکا/شین باجی/چیفویو/موزو...چیزه کازوتورا
ایزانا/مایکی/تاکمیچی تاکئومی/دراکن/کاکاچو
اما/هینا/آیسان انگیری/اسمایلی/سنجو
اینوپی/کوکو/کوزوما(میفهمید کیه)
کوزوما:من برا چی اینجام؟
رزی:چون دوست پسر سنجویی
کوزوما:ها؟!چیییییییییییییییی شما کی فهمیدیمننننن*سرخ
سنجو:هی هی من گفتم مشکلیه؟
کوزوما:نه سنجو ساما:/
*چند ساعت بعد مکان جزیره
رزی:عرررررررررررر چه قشنگههههه
دخترا:بریم ساحلللللللل
هاکای و اسمایلی و انگیری و بنکی و تاکئومی و کیساکی:من نمیام
رزی :پس زحمت بکشید وسایلا رو ببرید ^^
کیساکی:هوییییی دراز بیا تو ببر من حوصله ندارم:/
هانما هم که دید نمیتونه دخترا رو دید بزنه رفت کمک کیساکی و بقیه
همه رفتن ساحل
رزی:سانزو بنظرت نانا به چیفویو اعتراف میکنه یا چیفویو به نانا؟
سانزو:گزینه ۲ اونجارو نگا....
رزی نگاه کرد و دید باجی داره لگد میزنه چیفویو تا بره به نانا اعتراف کنه
رزی یه لبخند شیطانی زد و نانا رو حل داد روی چیفویو
رزی:ای ژان کیسو نگا اصلا عالی😂
سانزو:نچ نچ نچ وسط جمع؟زشته
باجی:جررررررررررررررر
آیسان:عرررررررررررر خاله شدم
و بهله چیفویو بدبخت از خجالت نمیتونست تکون بخوره نانا هم با دنپایی افتاده بود دنبال رزی
حلی:رانننن بیا بریم کرم بریزیم رو ریندو
ران:باش یه فکر خوب دارم گوشتو بیار
حلی گوششو آورد و ران یه گاز محکم از گوشش گرفت
حالا حلی که گوش ران رو با دندوناش کنده و شاد و شنگول پیش ریندو میره
ران:هققققققققق گوشمممممم
حلی هم که دلش سوخت رفت بغلش کرد گوششو بوس کرد
حلی: ا..لان..خوب..شد*سرخ
ران:کیوتتتتتتت آره
توی ساحل به همه خوش گذشت و چیفویو نانا بهم رسیدن😂
꧁ღ╭⊱ꕥ ☆══✿══☆ ꕥ⊱╮ღ꧂ღ
ادامه تا ۵ دقیقه دیگه مینویسم😂💔
کلا داستان از زبان نویسنده هست
هروقت این علامتو دیدین یعنی دارن داخل دلشون حرف میزنن💭
ღ°☆ღ☆°ღ☆°ღ☆ღ☆°ღ°☆ღ°ღ☆°ღ☆°ღ°☆ღ°☆ღ☆°ღ☆°ღ°☆ღ°☆ღ°☆
هاکای:یوزوها جان خودت از رو کله ران بیا پاییننننن
یوزوها: ران صگ موهای منو میکشیییییی
ریندو داره فیلم میگیره
رزی:یوزوها کره خررررر آدمممم باششششش
یوزوها هم عین بشه خوب رفت نشست
ران:یه سوال تو چی داری ازت عین صگ میترسن؟
مایکی:تاکمیچی نگاه کن اون ابر شبیه کون توهه
تاکمیچی:*لبوووووووو
هینا و اما هم اون پشت دارن میخندن
سنجو:هوییییی حلیییییییی جای اشتباهی نشستی ها
حلی:بیا برو جوجو جامم درسته
حالا یکی بیاد حلی و سنجو رو جمع کنه
ایزانا:کاکاچو من چه گناهی کردم باید دقیقا کنار این کله کرمی میشستم
کاکاچو:نمد ولی من جام خوبه
طوری که نشسته بودن
سانزو/رزی/هانما یوزوها/میتسویا/هاکای
کیساکی/تایجو/بنکی ریندو/حلی/ران
واکا/توکا/شین باجی/چیفویو/موزو...چیزه کازوتورا
ایزانا/مایکی/تاکمیچی تاکئومی/دراکن/کاکاچو
اما/هینا/آیسان انگیری/اسمایلی/سنجو
اینوپی/کوکو/کوزوما(میفهمید کیه)
کوزوما:من برا چی اینجام؟
رزی:چون دوست پسر سنجویی
کوزوما:ها؟!چیییییییییییییییی شما کی فهمیدیمننننن*سرخ
سنجو:هی هی من گفتم مشکلیه؟
کوزوما:نه سنجو ساما:/
*چند ساعت بعد مکان جزیره
رزی:عرررررررررررر چه قشنگههههه
دخترا:بریم ساحلللللللل
هاکای و اسمایلی و انگیری و بنکی و تاکئومی و کیساکی:من نمیام
رزی :پس زحمت بکشید وسایلا رو ببرید ^^
کیساکی:هوییییی دراز بیا تو ببر من حوصله ندارم:/
هانما هم که دید نمیتونه دخترا رو دید بزنه رفت کمک کیساکی و بقیه
همه رفتن ساحل
رزی:سانزو بنظرت نانا به چیفویو اعتراف میکنه یا چیفویو به نانا؟
سانزو:گزینه ۲ اونجارو نگا....
رزی نگاه کرد و دید باجی داره لگد میزنه چیفویو تا بره به نانا اعتراف کنه
رزی یه لبخند شیطانی زد و نانا رو حل داد روی چیفویو
رزی:ای ژان کیسو نگا اصلا عالی😂
سانزو:نچ نچ نچ وسط جمع؟زشته
باجی:جررررررررررررررر
آیسان:عرررررررررررر خاله شدم
و بهله چیفویو بدبخت از خجالت نمیتونست تکون بخوره نانا هم با دنپایی افتاده بود دنبال رزی
حلی:رانننن بیا بریم کرم بریزیم رو ریندو
ران:باش یه فکر خوب دارم گوشتو بیار
حلی گوششو آورد و ران یه گاز محکم از گوشش گرفت
حالا حلی که گوش ران رو با دندوناش کنده و شاد و شنگول پیش ریندو میره
ران:هققققققققق گوشمممممم
حلی هم که دلش سوخت رفت بغلش کرد گوششو بوس کرد
حلی: ا..لان..خوب..شد*سرخ
ران:کیوتتتتتتت آره
توی ساحل به همه خوش گذشت و چیفویو نانا بهم رسیدن😂
꧁ღ╭⊱ꕥ ☆══✿══☆ ꕥ⊱╮ღ꧂ღ
ادامه تا ۵ دقیقه دیگه مینویسم😂💔
۱.۴k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.