⭕ ️ سازمان تات (تحقیقات، آموزش و ترویج)، نهادی فشل و ناکا
⭕ ️ سازمان تات (تحقیقات، آموزش و ترویج)، نهادی فشل و ناکارآمد در حوزه تحقیقات کاربردی کشاورزی / بخش دوم
🔹 سؤالی که هر کشاورز و دامدار و حتی سیاستگذار پژوهش کشور ممکن است از خود بپرسد این است که سازمانی دولتی با این ابعاد تعداد زیاد محقق و هیئت علمی و آزمایشگاه و حدود هزار میلیارد تومان بودجه بیتالمال، دقیقا چه باری از دوش کشاورزان و دامداران کشور برداشته است؟
🔹 کشاورزی که هنوز طلب فروش محصول خود به دولت را به صورت کامل نگرفته، چرا باید شاهد افزایش سالیانه بیش از 20 درصدی بودجه سازمانی باشد که تأثیر بسیار کمی در عملکرد تولید وی داشته است. مشکل اینجاست که فهم ما از نهاد پژوهشی وابسته به دستگاه اجرایی غلط است. این نهادها باید متناسب با حوزه کاری که به آن وابستهاند، به رفع مشکلات آن دستگاه و جامعه مخاطب آن بپردازند.
🔹 نهادهایی که باید به عنوان واسطهای میان جمعیت پرشمار دانشگاهی کشور و صنایع مرتبط به خود عمل کنند و این نیروی عظیم را در جهت رفع مشکلات کشور به کار گیرند. اصولاً برای چنین نهادی انجام پروژه بدون تقاضا نباید معنایی داشته باشد. اگر قرار است عضو هیئت علمی و محقق این سازمان به جای پژوهش و کار در وسط میدان و لمس مشکلات واقعی کشاورزان و دامداران، کارش تولید مقاله باشد و عملکردش با همان آییننامه ارتقا اعضای هیئت علمی دانشگاهها ارزیابی شود، دیگر از لحاظ ماهیتی چه تفاوتی با دانشگاه میکند و چه نیازی به تشکیل سازمان دیگری جز دانشگاه بوده است؟
🔹 از طرف دیگر سیستم بسیار غیربهرهور سازمان تات و روحیه کارمندی حاکم بر این سازمان سبب شده است که هزینه پژوهش در آن بسیار بیشتر از هزینه انجام همان پژوهش در یک مؤسسه خصوصی باشد.
🔹 در کشورهای پیشرفته چنین نهادهای پژوهشی که مسئولیت انجام تحقیقات کاربردی را در این کشورها بر عهده دارند، به صورت عمومی غیردولتی و تنها با کمک دولت اداره میشوند. مثلا بنیاد فرانهوفر در کشور آلمان که مجموعهای از حدود 70 موسسه تحقیقاتی است و به عنوان یکی از موفقترین نمونههای تحقیقات کاربردی در جهان شناخته میشود و با گردش مالی تقریبا 8 برابری نسبت به سازمان تات، تنها 30 درصد از بودجه خود را از اعتبارات دولتی دریافت میکند و مابقی هزینهها را همه از طریق قرارداد با بخش متقاضی پژوهش اعم از صنعت و کشاورزی تأمین میکند.
🔹 علاوه بر این، همین بودجه دولتی نیز توسط ستاد فرانهوفر مطابق عملکرد موسسات به آنها اختصاص داده میشود. اما در کشور ما بدون نگاه به میزان اثرگذاری یک سازمان، سالانه و به صورت مشخص به آنها بودجهای اختصاص مییابد.
🔹 لزوم بازنگری در مدل هزینهکرد دولت در موسسات پژوهشی وابسته به دستگاههای اجرایی نگارنده این متن به هیچ عنوان مخالف افزایش هزینهکرد دولت در امر تحقیق و توسعه نیست. منتها حرف اصلی این است که این مدل هزینهکرد مستقیم دولت در نهادهای مجری تحقیقات کاربردی به هیچ عنوان منجر به حل مشکلات کشور که هدف اصلی پژوهش کاربردی است، نخواهد شد. تنها راه افزایش اثربخشی چنین دستگاههایی کوچک کردن و تبدیل آنها به نهادهایی برای مدیریت تحقیقات – نه صرفاً انجام آن- و عمل کردن به عنوان بازوی حمایتی دولت در مواجهه با محققین بخش خصوصی و دانشگاهی در انجام تحقیقات کاربردی است.
🔹 در ابتدای دولت یازدهم زمزمههایی مبنی بر عدم افزایش بودجههای دولتی سازمان تات و دستگاههای مشابه شنیده شد. این سیاست میتوانست موجب هدایت این سازمان به انجام تحقیقات با مشارکت بخش خصوصی و ارتقای بهرهوری خود شود.
🔹 ثانیا با بهرهبرداری موثر از منابع و زمینهای در تملک خود و افزایش درآمد اختصاصی، به مرور از بودجه نفتی بینیاز شود. اما متأسفانه در عمل با همان برنامهریزی قبلی کار ادامه یافت به صورتی که در سالهای اخیر بودجه دانشگاهها به طور متوسط، سالیانه حدود 10 درصد افزایش یافته است اما بودجه سازمان تات رشدی بالای 20 درصد داشته است! اما برای درآمد اختصاصی سازمان در لایحه بودجه 96 نسبت قانون بودجه 95 تنها رشدی 5 درصدی پیشبینی شده است.
🔹 جالب اینکه بخش زیادی از این درآمد اختصاصی مربوط به فروش واکسن و بازار اختصاصی آن است و عملا درآمد اختصاصی حاصل از تولیدات اراضی بسیار کم است. زمینهایی که در بدترین حالت میتواند درآمدی حدود 500 میلیاردی برای این سازمان به ارمغان آورد با نرخ بازده بسیار پایینی مشغول کار است و یا رها شده است.
🔹 در واقع، سازمان تات به مثابه فرزندی است که گنج های فراوان در اختیار دا
🔹 سؤالی که هر کشاورز و دامدار و حتی سیاستگذار پژوهش کشور ممکن است از خود بپرسد این است که سازمانی دولتی با این ابعاد تعداد زیاد محقق و هیئت علمی و آزمایشگاه و حدود هزار میلیارد تومان بودجه بیتالمال، دقیقا چه باری از دوش کشاورزان و دامداران کشور برداشته است؟
🔹 کشاورزی که هنوز طلب فروش محصول خود به دولت را به صورت کامل نگرفته، چرا باید شاهد افزایش سالیانه بیش از 20 درصدی بودجه سازمانی باشد که تأثیر بسیار کمی در عملکرد تولید وی داشته است. مشکل اینجاست که فهم ما از نهاد پژوهشی وابسته به دستگاه اجرایی غلط است. این نهادها باید متناسب با حوزه کاری که به آن وابستهاند، به رفع مشکلات آن دستگاه و جامعه مخاطب آن بپردازند.
🔹 نهادهایی که باید به عنوان واسطهای میان جمعیت پرشمار دانشگاهی کشور و صنایع مرتبط به خود عمل کنند و این نیروی عظیم را در جهت رفع مشکلات کشور به کار گیرند. اصولاً برای چنین نهادی انجام پروژه بدون تقاضا نباید معنایی داشته باشد. اگر قرار است عضو هیئت علمی و محقق این سازمان به جای پژوهش و کار در وسط میدان و لمس مشکلات واقعی کشاورزان و دامداران، کارش تولید مقاله باشد و عملکردش با همان آییننامه ارتقا اعضای هیئت علمی دانشگاهها ارزیابی شود، دیگر از لحاظ ماهیتی چه تفاوتی با دانشگاه میکند و چه نیازی به تشکیل سازمان دیگری جز دانشگاه بوده است؟
🔹 از طرف دیگر سیستم بسیار غیربهرهور سازمان تات و روحیه کارمندی حاکم بر این سازمان سبب شده است که هزینه پژوهش در آن بسیار بیشتر از هزینه انجام همان پژوهش در یک مؤسسه خصوصی باشد.
🔹 در کشورهای پیشرفته چنین نهادهای پژوهشی که مسئولیت انجام تحقیقات کاربردی را در این کشورها بر عهده دارند، به صورت عمومی غیردولتی و تنها با کمک دولت اداره میشوند. مثلا بنیاد فرانهوفر در کشور آلمان که مجموعهای از حدود 70 موسسه تحقیقاتی است و به عنوان یکی از موفقترین نمونههای تحقیقات کاربردی در جهان شناخته میشود و با گردش مالی تقریبا 8 برابری نسبت به سازمان تات، تنها 30 درصد از بودجه خود را از اعتبارات دولتی دریافت میکند و مابقی هزینهها را همه از طریق قرارداد با بخش متقاضی پژوهش اعم از صنعت و کشاورزی تأمین میکند.
🔹 علاوه بر این، همین بودجه دولتی نیز توسط ستاد فرانهوفر مطابق عملکرد موسسات به آنها اختصاص داده میشود. اما در کشور ما بدون نگاه به میزان اثرگذاری یک سازمان، سالانه و به صورت مشخص به آنها بودجهای اختصاص مییابد.
🔹 لزوم بازنگری در مدل هزینهکرد دولت در موسسات پژوهشی وابسته به دستگاههای اجرایی نگارنده این متن به هیچ عنوان مخالف افزایش هزینهکرد دولت در امر تحقیق و توسعه نیست. منتها حرف اصلی این است که این مدل هزینهکرد مستقیم دولت در نهادهای مجری تحقیقات کاربردی به هیچ عنوان منجر به حل مشکلات کشور که هدف اصلی پژوهش کاربردی است، نخواهد شد. تنها راه افزایش اثربخشی چنین دستگاههایی کوچک کردن و تبدیل آنها به نهادهایی برای مدیریت تحقیقات – نه صرفاً انجام آن- و عمل کردن به عنوان بازوی حمایتی دولت در مواجهه با محققین بخش خصوصی و دانشگاهی در انجام تحقیقات کاربردی است.
🔹 در ابتدای دولت یازدهم زمزمههایی مبنی بر عدم افزایش بودجههای دولتی سازمان تات و دستگاههای مشابه شنیده شد. این سیاست میتوانست موجب هدایت این سازمان به انجام تحقیقات با مشارکت بخش خصوصی و ارتقای بهرهوری خود شود.
🔹 ثانیا با بهرهبرداری موثر از منابع و زمینهای در تملک خود و افزایش درآمد اختصاصی، به مرور از بودجه نفتی بینیاز شود. اما متأسفانه در عمل با همان برنامهریزی قبلی کار ادامه یافت به صورتی که در سالهای اخیر بودجه دانشگاهها به طور متوسط، سالیانه حدود 10 درصد افزایش یافته است اما بودجه سازمان تات رشدی بالای 20 درصد داشته است! اما برای درآمد اختصاصی سازمان در لایحه بودجه 96 نسبت قانون بودجه 95 تنها رشدی 5 درصدی پیشبینی شده است.
🔹 جالب اینکه بخش زیادی از این درآمد اختصاصی مربوط به فروش واکسن و بازار اختصاصی آن است و عملا درآمد اختصاصی حاصل از تولیدات اراضی بسیار کم است. زمینهایی که در بدترین حالت میتواند درآمدی حدود 500 میلیاردی برای این سازمان به ارمغان آورد با نرخ بازده بسیار پایینی مشغول کار است و یا رها شده است.
🔹 در واقع، سازمان تات به مثابه فرزندی است که گنج های فراوان در اختیار دا
۳.۱k
۱۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.