زآتش پنهان عشق هر که شد افروخته

زآتش پنهان عشق ، هر که شد افروخته

دود نخیزد ازو ، چون نفس سوخته

دلبر بی خشم و کین ، گلبن بی رنگ و بو ست

دلکش پروانه نیست ،شمع نیفروخته

در وطن خود گهر ، آبله ای بیش نیست

کی به عزیزی رسد ، یوسف نفروخته

مایه ی ارام دل ،چشم هوس بستن است

از تپش آسوده است ،باز نظر دوخته

شاید کاید به دام ،مرغ پریده ز چنگ

گرم نگردد دگر ، عاشق وا سوخته

داروی بیماری اش ، مستی پیوسته است

چشم تو این حکمت از پیش که آموخته ؟

آمد و آورد باز ، از سر کویش کلیم

بال و پر ریخته ، جان و دل سوخته

#کلیم_کاشانی
دیدگاه ها (۳)

#امام_خامنه_ای#انتخابات_ریاست_جمهوری

#دکتر_حسن_عباسی #انتخابات_ریاست_جمهوری #حسن_کلید #لیبرالیسم

ساعت 12 ظهر نیمه ی شعبان همه با هم با خواندن دعای فرج ، تعجی...

شهر ، آذین شده و منتظر یار شدهلحظه ی عاشقیِ “آمدن” انگار شده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط