دلم میخواست خوشه انگوری بودم
دلم میخواست خوشه انگوری بودم
در دستهای گرم تو...
هم دستت ،
هم گلویت ،
هم نگاهت ،
و هم ، دلت
پیش من بود..
کاش انگوری بودم در دستهای گرم تو ...
به جای هر چه هستم و خواهم شد!
وقتی نمیشود دوست تو باشم ،
کاش خوشه انگوری بودم ،
دانه دانه میخوردی... .
کاش میوه ای بودم ،
در دستهای نازنین تو ،
در حنجره ات
و لبخندت....
و تمام من ، تمام میشد ،
با تو ،
فقط با #تو ! ....
در دستهای گرم تو...
هم دستت ،
هم گلویت ،
هم نگاهت ،
و هم ، دلت
پیش من بود..
کاش انگوری بودم در دستهای گرم تو ...
به جای هر چه هستم و خواهم شد!
وقتی نمیشود دوست تو باشم ،
کاش خوشه انگوری بودم ،
دانه دانه میخوردی... .
کاش میوه ای بودم ،
در دستهای نازنین تو ،
در حنجره ات
و لبخندت....
و تمام من ، تمام میشد ،
با تو ،
فقط با #تو ! ....
۵۷۱
۰۶ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.