نزدی میشو
نزدیڪ میشوے ....
دستانت را باز میڪنے و مرا ب اغوشت میخوانے..
ب طرفت مے آیم
تنها یڪ قدم دیگر ماندہ...بوے تنت مستم میڪند
ولے,
لعنت بہ خروس همسایہ ..
لعنت ب چشمے ڪ بے موقع باز شود!!!
لعنت بر من
لعنت بر تو
لعنت بر این روزگار ... !
دستانت را باز میڪنے و مرا ب اغوشت میخوانے..
ب طرفت مے آیم
تنها یڪ قدم دیگر ماندہ...بوے تنت مستم میڪند
ولے,
لعنت بہ خروس همسایہ ..
لعنت ب چشمے ڪ بے موقع باز شود!!!
لعنت بر من
لعنت بر تو
لعنت بر این روزگار ... !
- ۱.۸k
- ۰۲ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط