زخم عاشورا همیشه تازه است ...
زخم عاشورا همیشه تازه است ...
صدای پای اشتران از دل کویر می آید. کاروانی خسته و غم دیده و محزون.
هر کسی سر به کنج کجاوه گذاشته و آرام آرام می گرید.
آری، کاروان اُسراء اینک به سمت مدینه باز می گشت، مدینة النّبی که اینک محزون و داغدار پسر پیامبر بود.
با هم به ساربان گفتند که ما را از دشت کربلا و مزار یار عبور ده.
قافله مسیر خود را تغییر داد. زمان فراق دیگر به سر آمده بود و عاشقان به کوی معشوق نزدیک می شدند.
هر چه این فاصله کمتر می شد بر شور و فغان کاروان افزوده می گشت.
هنگامی که آن پروانگان به مدفن خورشید رسیدند از روی ناقه ها همچون برگ خزان خود را به زیر افکندند.
هر کس قبر عزیزی را در آغوش گرفت. صدای فغان و ناله در تمام صحرا مستولی گشت.
جابر بن عبدالله انصاری نیز که در اربعین به کربلا رسیده بود، با داغدیدگان هم ناله شد ...
چهل روز از اشک های کربلا می گذرد، قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی. در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود، حدیث خون و پیروزی است.
اربعین از رازهای هستی ست و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. در مقام امام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) قبول فرماید.
روز 20 صفر یعنی اربعین، زمانی است که کاروان اسراء، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدا... انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
سلام بر حسین و اربعینش، سلامبر اربعین و زائرانش و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات، بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند.
صدای پای اشتران از دل کویر می آید. کاروانی خسته و غم دیده و محزون.
هر کسی سر به کنج کجاوه گذاشته و آرام آرام می گرید.
آری، کاروان اُسراء اینک به سمت مدینه باز می گشت، مدینة النّبی که اینک محزون و داغدار پسر پیامبر بود.
با هم به ساربان گفتند که ما را از دشت کربلا و مزار یار عبور ده.
قافله مسیر خود را تغییر داد. زمان فراق دیگر به سر آمده بود و عاشقان به کوی معشوق نزدیک می شدند.
هر چه این فاصله کمتر می شد بر شور و فغان کاروان افزوده می گشت.
هنگامی که آن پروانگان به مدفن خورشید رسیدند از روی ناقه ها همچون برگ خزان خود را به زیر افکندند.
هر کس قبر عزیزی را در آغوش گرفت. صدای فغان و ناله در تمام صحرا مستولی گشت.
جابر بن عبدالله انصاری نیز که در اربعین به کربلا رسیده بود، با داغدیدگان هم ناله شد ...
چهل روز از اشک های کربلا می گذرد، قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی. در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود، حدیث خون و پیروزی است.
اربعین از رازهای هستی ست و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. در مقام امام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) قبول فرماید.
روز 20 صفر یعنی اربعین، زمانی است که کاروان اسراء، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدا... انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
سلام بر حسین و اربعینش، سلامبر اربعین و زائرانش و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات، بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند.
۱.۹k
۱۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.