دلم از

🍁 دلـــم از
نام خــزان می‌لـرزد
زانکه مـــن زاده‌ی تـابستـانم!

شعر من
آتشِ پنهــانِ من است
روز و شب شعله کشد در جانم

می‌رسد
سردیِ پاییــزِ حیــات
تابِ ایـن سیـــلِ بلاخیزم نیست

غنچه‌ام
غنچه‌ی نشکفته به کام
طاقت سیلی پاییــــزم نیست!



#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۹)

شب خوش دوســـــتان

خدایا به حق تمام مهربانی هایت؛نگذار کسی با ناراحتی شب خود را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط