دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب

دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد؛ که مرا چاره‌ درمان تو نیست!
دیدگاه ها (۱)

حقـا ڪہ غمتاز تو وفـادار تر است!!

گر من از باغ تو یکمیوه بچینم چه شودپیش پایی به چراغتو ببینم ...

[فباۍ‌آلاء‌ربکما‌تُکَذِبان]پس‌کدامیڪ‌ازنعمٺ‌های پروٰردگارتان...

دَرد یعنی شعر بگویم،بَهر دلتَنگی تو.!.تو نَدانی و بخوانیبَهر...

در حسرت دیدار تو.....

در حسرت دیدار تو آواره ترینم☺️❤️‍🩹🫵🏻

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط