یک روز صبح بیدار شد صبحانه خورد مسواک زد حمام رفت و بع
یک روز صبح بیدار شد، صبحانه خورد، مسواک زد، حمام رفت و بعدش تصمیم گرفت تبدیل به آدمی بشه که هیچکس ندونه تو فکر و دلش چی میگذره، از شب قبل چیز زیادی یادش نمونده بود، فقط همینقدر میدونست که همیشه تصمیمهای جدی به دنبال پشیمونیهای جدیتر گرفته میشن...
- ۴۴۹
- ۱۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط