یک روز صبح بیدار شد، صبحانه خورد، مسواک زد، حمام رفت و بع
یک روز صبح بیدار شد، صبحانه خورد، مسواک زد، حمام رفت و بعدش تصمیم گرفت تبدیل به آدمی بشه که هیچکس ندونه تو فکر و دلش چی میگذره، از شب قبل چیز زیادی یادش نمونده بود، فقط همینقدر میدونست که همیشه تصمیمهای جدی به دنبال پشیمونیهای جدیتر گرفته میشن...
۴۱۹
۱۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.