درکنار مادر داشتم میرسه خبرا رو گوش میدادم

درکنار مادر داشتم میرسه خبرا رو گوش میدادم
تموم که شده یهو میگه
خنده داره نه الکی نگو قهرمانتم
بهش میگم دیگه کدومارو حفط کردی میگه اون بودا میگفت
پوچی ولی ظاهرت خوبه منطورش
ازتو پوچی ولی دکرت زیاده بود
صبم بش گفتم مامان علی روز تولدت میاد اردبیل میگه
براناهار یاشام برم وسایل بخرم ابگوشت بپزم
بهش بگو کادو نخره نمیخوام داماد به زحمت بیوفته
خیلیم عالیه