با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام

با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا ، خودم کمرم را شکسته ام
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته ام
من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام
دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام
دنیا شکست خورده تر از من ندیده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شکسته ام
آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام
راهم بده به باغهای شجرهای طیبه
من توبه کرده ام ، تبرم را شکسته ام
حالا ببین که به غیر از گدا شدن
در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام
دیدگاه ها (۳)

آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟آنکه زاغیار برد شکوه بر ی...

اگر مرا نخری ورشکست خواهم شدکمک که وضعیتم ، وضع رو به راهی ن...

ماه برکت زِ آسمان می آیدصوت خوش قرآن و اذان می آیدتبریک به م...

«پایان مه» رسیده مرا پاک کن؛حُسیناین دل برای «ماه خدا» روبرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط